استقرار نظام مدیریت دانش

English

مدیریت دانش فرایندی است که با به‌کارگیری آن، سازمان بر اساس دانش و یا سرمایه فکری خود به تولید ثروت و یا ایجاد ارزش از دارایی‌های فکری و دانش‌محور می‌پردازد که گاهی فعالیت‌ها غیرنظام‌مند و ساختارنیافته انجام گرفته است، به نحوی که مدیران از میزان انتشار و گسترش دانش کسب‌شده در سطح سازمان اطلاعی ندارند. تخمین زده می‌شود که 85 درصد دارایی‌های دانش سازمان به جای ذخیره‌سازی در پایگاه‌های داده در پست الکترونیکی، فایل‌های ورد (Word) و در ارایه گزارش‌ها، فعالیت‌ها و سخنرانی‌ها جای گرفته است. بدین ترتیب، با پذیرفته شدن دانش به عنوان یک منبع راهبردی برای سازمان‌ها و اهمیت آن در میزان توانایی و پایداری سازمان در فضای متغیر، نیاز مبرمی به ایجاد روش‌های تولید، اشتراک و به‌کارگیری دانش در سازمان‌ها به وجود آمده است. فقدان سازوکارهای صحیح ارزیابی و پیاده‌سازی مدیریت دانش، این نوع سرمایه‌گذاری را در ذهن مدیران به هزینه‌ای اضافی تبدیل کرده است. از این رو، سازمان‌ها باید محیطی برای اشتراک، انتقال و تقابل دانش در میان اعضای خود به وجود آورند، کارکنان را در جهت تفهیم تعاملاتشان آموزش دهند و در بسترسازی و شناسایی عوامل حیاتی موفقیت برای پیاده‌سازی مدیریت دانش در سازمان بکوشند. این ضرورت خصوصاً به دلیل نیاز مبرم به به‌روزرسانی دانش سازمانی، گسترش فعالیت‌های تحقیق و توسعه، نیاز به کسب دانش، بازنشسته شدن نیروی کار باسابقه، رشد استفاده از فناوری‌های اطلاعات و ارتباطی و غیره روبه‌روست احساس می‌شود. چنانچه امکان شناخت، تولید، تسخیر سازماندهی و استفاده از دانش پنهان در این حوزه فراهم نشود، سازمان‌های ذی‌ربط به شدت با توجه به تهدیدها و انواع ریسک‌ها آسیب خواهند دید. دانش در این صنعت به عنوان یک منبع اساسی برای مزیت رقابتی و به عنوان یک دارایی ارزشمند و کلیدی در اصلاح و بهبود عملیات و فرایندهای سازمانی باید شناخته و به کارگیری شود.

 

استقرار مدیریت دانش
دانش، ترکیبی از اطلاعات، تجربیات، ارزش‌ها و نگرش‌هاست. دانش از اطلاعات و اطلاعات از داده‏ها سرچشمه می‌گیرد. ‌‌دانش را به‏عنوان یک مزیت رقابتی در جوامع پیشرفته پذیرفته‏اند و امروزه، مدیریت دانش (Knowledge Management) به سازمان‌ها کمک می‏کند تا از دانش به‏گونه مؤثرتری استفاده کنند.
سازمان‌ها برای انتخاب بازار باید از دانش موجود و ایجاد دانش جدید بهره جویند و مدیریت دانش در این امر کمک شایانی به سازمان‌ها می‏کند. تجزیه ‌و تحلیل‌های مدیریت دانش موجب می‌شود تا یک مدیر، موقعیت کنونی سازمان را دریافته و بداند توسعه در کدامیک از نواحی سازمانی بایستی انجام پذیرد. در واقع مدیریت دانش بر شناسائی و بکارگیری آن بخش از دانش جمعی‌ که مزیت رقابتی برای سازمان ایجاد می‌کند، دلالت دارد. مدیریت دانش به مجموعه‌ای از راه‌های مورد استفاده یک سازمان به منظور شناسایی، ایجاد، ترسیم و توزیع دانش برای استفاده مجدد، آگاهی و یادگیری در کل سازمان اطلاق می‌شود و این مهم با هدف حصول به نتایج خاصی مانند سازمان هوشمند(Intelligence Organization)، عملکرد بهبود یافته(Improved Performance)، مزیت رقابتی(Competitive Advantage) و نوآوری(Innovation) صورت می‌گیرد.
دانش برخلاف منابع دیگر در ذهن افراد جای دارد، پایان‌ناپذیر بوده و با استفاده بیشتر، حجم آن افزایش می‌یابد(Stanford Pal Rumer). تمرکز مدیریت دانش بر روی افراد است و به آنها به‏عنوان منابع دانش تأکید دارد. تلاش مدیریت دانش در آشکـــار کردن سرمایه‏های معنوی و ناملموس و به کاربردن آنها برای بقای سازمان و مزیتی در عرصه رقابت سازمانی است.
دانش با گذشت زمان از راه تجربیات کسب‌شده از دوره‌های آموزشی، مطالعه کتاب‌ها، یادگیری‌های حین کار و حتی یادگیری‌های غیررسمی گسترش می‌یابد. تجربه، تصورات مربوط به «آنچه باید رخ دهد» را به دانش «آنچه اتفاق می‌افتد» تغییر می‌دهد و دانش زاییده تجربه است که می‌تواند الگوهای مشابه را بازشناسی کرده و ارتباط بین آنچه رخ داده و در حال رخ‌دادن است را بیابد. تجربه از آنچه ما انجام ‌می‌دهیم و آنچه در گذشته برایمان اتفاق افتاده است، به‌وجود‌ می‌آید. بنابراین متخصص و مجرب به کسی اطلاق می‌شود که در زمینه‌ای خاص، از دانشی عمیق برخوردار بوده، با تمرین و تجربه آموخته و در مقاطعی خاص به دلیل بروز شرایطی خاص، در عمل آزموده و آب‌دیده شده‌اند.
متخصصان و مدیران اجرایی هر سازمان، گنجینه‌ای از تجربیات ارزنده و دانش آموخته‌شده در سازمان هستند. بازنشسته‌ شدن هر فرد، به ‌مفهوم خروج انبوهی از تجربیات و دانش از سازمان است که کسب دوباره آنها، مستلزم هزینه بسیار، دوباره‌کاری و اشتباهات مجدد است. نتایج پژوهشی که در اروپا انجام شده‌است، نشان می‌دهد که نیمی از سازمان‌های شرکت‌کننده در پژوهش، کارمندان کلیدی‌ای را از دست داده‌اند که 43درصد دانش سازمانی را در اختیار داشته‌ و رفتن آنها عملاً منجر به بازگشت به عقب سازمان بوده است. همچنین 13درصد آنها، کارمندانی را از دست داده‌اند که سازمان را با مشکل مواجه کرده است. غالب سازمان‌ها معتقد بوده‌اند که بیشتر دانش مورد نیاز آنها در سازمان وجود داشته، ولی شناسایی، بازیابی و به‌کارگیری آن مشکل اصلی آنها بوده ‌است. (KPMG)
از همین رو انتقال دانش به عنوان یکی از جنبه‌های مدیریت سازمانی همیشه و به شکل‌های مختلف وجود داشته است. بحث و گفتگو با همکاران، کتابخانه‌های سازمانی، آموزش‌های حرفه‌ای، مربیگری کارکنان جدید و موارد مشابه دیگر راهکارهای سنتی در این زمینه بوده است. اما امروزه برنامه‌های مدیریت دانش سعی می‌کنند به صورت آشکار به ارزیابی و مدیریت فرایندهای خلق یا شناسایی، گردآوری و به‌کارگیری دانش در کل سازمان بپردازند. مستند‌سازی و ایجاد مخزن دانش فنی، علاوه بر ایجاد بهره‌وری بالا، امکان کاهش اشتباهات تکراری در اقدامات آتی کارمندان و عدم از دست‌رفتن دانش آنان پس از ترک سازمان را فراهم می‌کند.
بنابراین می‌توان گفت پیاده‌سازی مدیریت دانش در سازمان دست‌کم منافع زیر را به همراه خواهد داشت:

  1. ایجاد هم‌‌افزایی سازمانی به‌دلیل بهره‌برداری سایر افراد از تجربه‌های به‌دست آمده
  2. ایجاد احساس و چشم‌انداز مشترک به‌دلیل مستندسازی و انتقال تجربیات
  3. تسهیل گردش اطلاعات و تجربه‌ها به‌دلیل مستندشدن آنها
  4. ایجاد و گسترش بینش، دانش، توان و خلاقیت در بین مدیران و کارکنان
  5. افزایش بهره‌وری سازمانی از طریق توجه به مستندسازی معیارهای مربوط به کارایی و اثر‌بخشی
  6. گسترش توجه به مشتری (ارباب رجوع) که عامل ایجاد، بقا و توسعه سازمان است.
  7. استخراج نظریه‌های جدید، از درون تجربه‌های تکراری در زمان‌های مختلف و به‌وسیله افراد گوناگون

 

بسته خدمات مبتنی بر استاندارد ISO9001:2015 بسته خدمات مبتنی بر مدل تعالی سازمانی EFQM استقرار نظام جامع مدیریت دانش مبتنی بر مدل APO با رویکرد منتورینگ استقرار نظام جامع مدیریت دانش مبتنی بر چارچوب فرایندی APQC با رویکرد منتورینگ
بسته خدمات بهداشت و درمان مبتنی بر استاندارد اعتباربخشی بسته خدمات آموزش و پرورش مبتنی بر سند تحول بنیادین بسته خدمات ویژه استارتاپ‌ها و سازمان‌های کوچک بسته خدمات مبتنی بر استاندارد ISO30401:2018

S5 Box

Login